Fardad Fariba

صفحه شخصی فرداد فریبا

Fardad Fariba

صفحه شخصی فرداد فریبا

سعادت نامه اثر غلامحسین ساعدی

خانه روبروی رودخانه بود . پل چوبی ساده و کوچکی دو طرف رود را به هم وصل می‌کرد . آن طرف رودخانه جنگل تاریک و ناشناسی بود و از ایوان خانه مانند دریای پهناور و سبز رنگی در تلاطم دائمی‌دیده می‌شد . هر روز، دمدمه‌های غروب، پیر مرد می‌آمد و در صندلی راحتی روی ایوان می‌نشست و پیپ بزرگش را روشن می‌کرد و چشم به جنگل می‌دوخت .  ادامه مطلب ...